رجحان پرچمflag discrimination, cargo preferenceواژههای مصوب فرهنگستاناولویتی که یک دولت در جهت جذب کالا برای کشتیهایی که تحت پرچم آن به ثبت رسیدهاند قائل است، صرفِنظر از ملاحظات تجاری حاکم بر حمل کالا
رجحانلغتنامه دهخدارجحان . [ رُ ] (ع مص ) چربیدن ترازو و مایل گردیدن آن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ). چربیدن ترازو و مایل گردیدن آن : رجح المیز
پرچملغتنامه دهخداپرچم . [ پ َ چ َ ] (اِ) چیزی باشد سیاه و مدوّر که بر گردن نیزه و علم بندند. (برهان ). علاقه ٔ علم . ابریشم و موی اسب یا دم گاوی که بر گردن علم بندند. (از فرهنگی
پساکلغتنامه دهخداپساک . [ پ َ ] (اِ) بساک . عمار. اکلیل ریحان . تاجی که از گلها و اسپرغمها و ریاحین ساختندی و پادشاهان و بزرگان بروزهای عید و جشن ها و دیگر مردمان روز دامادی و ی
لبدیسانلغتنامه دهخدالبدیسان . [ ل َ ] (اِ مرکب ) یا تیره ٔ نعناعیان . گیاهان این تیره همه علفی و بحالت خودرو در مزارع و کوه ها و صحاری میرویند. یکی از علائم شناسائی آنها کرکهای مخص
عطسهلغتنامه دهخداعطسه . [ ع َ س َ / س ِ ] (اِ) عطسة. از ع ، معروف است که به هندی چهینک نامند. (منتهی الارب ). هوایی است که به شدت و همراه آواز از بینی خارج می گردد. (از اقرب الم
تاجریزیلغتنامه دهخداتاجریزی . (اِ مرکب ) گیاهی است که ثمرش در دوا استعمال میشود و نام عربیش عنب الثعلب است . (فرهنگ نظام ). گیاهی است که بته ٔ آن تاذرعی باشد و میوه ٔ آن خوشه هایی