رثیةلغتنامه دهخدارثیة.[ رَ ث َ ی َ ] (ع اِمص ) گولی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گولی و سستی . (از اقرب الموارد).
رثیةلغتنامه دهخدارثیة. [ رَث ْ ی َ ] (ع مص ) بازداشتن التفات بجهت کلانسالی یا دردی یا ضعفی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
رثیةلغتنامه دهخدارثیة. [ رَث ْ ی َ ] (ع اِ) روماتیسم . (یادداشت مرحوم دهخدا). درد زانو و مفاصل و درد دستها. ج ، رَثَیات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درد مفاصل و دستها و پایها. (
رثیةلغتنامه دهخدارثیة.[ رَ ث َ ی َ ] (ع اِمص ) گولی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گولی و سستی . (از اقرب الموارد).
رثیةلغتنامه دهخدارثیة. [ رَث ْ ی َ ] (ع مص ) بازداشتن التفات بجهت کلانسالی یا دردی یا ضعفی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
رثیةلغتنامه دهخدارثیة. [ رَث ْ ی َ ] (ع اِ) روماتیسم . (یادداشت مرحوم دهخدا). درد زانو و مفاصل و درد دستها. ج ، رَثَیات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درد مفاصل و دستها و پایها. (
رثیاتلغتنامه دهخدارثیات . [ رَ ث َ ] (ع اِ) ج ِ رَثْیة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به رثیة شود.
روماتیسملغتنامه دهخداروماتیسم . (فرانسوی ، اِ) بیماری درد مفاصل . (ناظم الاطباء). رثیه . ریاح طیاری . (یادداشت مؤلف ). مرضی که به سبب دردهای عارض در مفاصل مشخص است . عامل این مرض م