ربیونلغتنامه دهخداربیون . [ رِب ْ بی یو ] (ع اِ) ج ِ رِبّی (در حالت رفع)، و هم الوف من الناس . قال اﷲ تعالی :و کَاءَیِّن ْ من نبی قاتل معه ربیون کثیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (
ربیلغتنامه دهخداربی . [رِب ْ بی ی ] (ع ص نسبی ، اِ) گروه بسیار. ج ، رِبّیّون . (یادداشت مرحوم دهخدا). واحد رِبّیّین است ، و هم الوف من الناس . هزارها. ج ، رِبّیّون . (از ناظم ا
ربیینلغتنامه دهخداربیین . [ رِب ْ بی یی ] (ع اِ) ج ِ رِبّی (در حالت نصب و جر). (از اقرب الموارد). رجوع به رِبّی و ربیون شود.