ربیعالاَّخرلغتنامه دهخداربیعالاَّخر. [ رَ عُل ْ خ ِ ] (ع اِ مرکب ) ربیعالاَّخر صحیح است نه ربیعالثانی که در استعمال است چرا که استعمال عرب بیشتر ربیعالاَّخر است ، و بعضی گویند که اطلاق
ربیعلغتنامه دهخداربیع. [ رَ ] (اِخ ) از عشایر شرقی اردن واقع در لواء واسط. (از معجم قبایل العرب ج 3).
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نصرت بن بهرامشاه امیرسیستان ... و نشستن خداوندزاده تاج الدین نصر [ ت ] بن بهرامشاه به امارت سیستان روز یکشنبه هفتم ماه ربیع الاخر
بایسنقرلغتنامه دهخدابایسنقر. [ س ُ ق ُ ] (اِخ ) غیاث الدین . فرزند سلطان محمودمیرزا حکمران بخارا که پس از فوت پدرش سلطان محمود (در ربیع الاخر سال 900 هَ . ق .) از بخارا به سمرقند آ
ابوضربهلغتنامه دهخداابوضربه . [ اَ ض َ ب َ ] (اِخ ) محمّد ثالث ملقب به المستنصر از امرای بنی حفص در تونس . او از اواسط شعبان 717 هَ . ق . تا ربیع الاخر 718 حکومت راند. وی را در 717
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالنوربن احمدبن راشد المالقی النحوی . او نحو از ابوالمفرج المالقی و ابوالحجاج بن ریحانة فرا گرفت . او راست : شرح الجزولیة. شرح مقر