ربایش فکرthought withdrawalواژههای مصوب فرهنگستانهذیانی که در آن فرد باور دارد که دیگران افکارش را میربایند
ربایشلغتنامه دهخداربایش . [ رُ ی ِ ] (اِمص ) عمل ربودن : علما را که همی علم فروشند ببین به ربایش چو عقاب و به حریصی چو گراز. ناصرخسرو.رجوع به ربودن شود. || (اصطلاح جانورشناسی ) ج
تحلیل ارتباطات رقیبcompetitive communications analysisواژههای مصوب فرهنگستانمقایسۀ یک سازمان با رقبایش برحسب جایگاه نمانام، پیامسازی، گزینش سخنگویان و توانمندیهای آنها، حمایت رهبران فکری، میزان حضور برخط، جوائز و افتخارات کسبشده و دی
مؤیدرایلغتنامه دهخدامؤیدرای . [ م ُ ءَی ْ ی َ ] (ص مرکب ) که رأی و اراده ٔ او مورد تأیید خداوند جهان است . که خدا رأی و فکر و عزم او را تأیید و پشتیبانی می کند.آنکه رایش مؤید
اقتراحلغتنامه دهخدااقتراح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) درخواستن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). سئوال کردن . (غیاث اللغات ).- اقتراح کردن ؛ درخواستن . طلبیدن : ادب را برسمش کنند اق
رایلغتنامه دهخدارای . (اِ) رأی . (ناظم الاطباء). فکر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (بهار عجم ) (ارمغان آصفی ) (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2ورق 16) (مجموعه ٔ مترادفات ).اندیشه . (آ
نقشلغتنامه دهخدانقش . [ ن َ ] (ع اِ) صورت . (آنندراج ) (از بهار عجم ) (ناظم الاطباء). تصویر. رسم . ترسیم . شبیه صورت و شکل . توخش . (ناظم الاطباء). شبیه . تمثال : بت اگر چه لطی