پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
پرتوِ دیداری اصلیprincipal visual ray, principal ray 2واژههای مصوب فرهنگستانامتداد عمود بر صفحۀ منظر (perspective plane) از نقطۀ دید
پرتو ایکس مشخصهcharacteristic X-ray, characteristic rays, characteristic radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابشی الکترومغناطیسی که براثر نوآرایی الکترونها در پوستههای داخلی اتمها گسیل میشود
دولومیت راهراهzebra dolomiteواژههای مصوب فرهنگستانسنگی دولومیتی، با نوارهای مشخص متشکل از لایههای خاکستری روشن درشتبافت و لایههای تیرهتر ریزبافت
چَفتۀ راهراهstriped archواژههای مصوب فرهنگستانچَفتهای که با نوارهایی به رنگهای متضاد ساخته یا تزیین شده باشد
لایهبندی راهراهzebra layeringواژههای مصوب فرهنگستانلایهبندی موزونی که در آن لایههای متناوب تیره و روشن تراکم متفاوت پیروکسن و پلاژیوکلاز را نشان میدهند
دولومیت راهراهzebra dolomiteواژههای مصوب فرهنگستانسنگی دولومیتی، با نوارهای مشخص متشکل از لایههای خاکستری روشن درشتبافت و لایههای تیرهتر ریزبافت
چَفتۀ راهراهstriped archواژههای مصوب فرهنگستانچَفتهای که با نوارهایی به رنگهای متضاد ساخته یا تزیین شده باشد
لایهبندی راهراهzebra layeringواژههای مصوب فرهنگستانلایهبندی موزونی که در آن لایههای متناوب تیره و روشن تراکم متفاوت پیروکسن و پلاژیوکلاز را نشان میدهند