راهنمای پژوهشresearch guideواژه‌های مصوب فرهنگستانمنبعی که اطلاعات و رهنمودهای آموزشی و توصیههایی را دربارۀ بهترین راهبردها و فنون و منابع تحقیق در یک موضوع در اختیار میگذارد
راهنمایلغتنامه دهخداراهنمای . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) راهنما. رهنما. رهنمای . دلال . هادی . رشید. (دهار) : بمراد دل تو بخت بود راهنمای بهمه کاری یزدانت نگهدار و معین . فرخی
هدایت الکترونیکیelectronic mentoringواژه‌های مصوب فرهنگستانراهنمایی دانش‌آموزان در امور درسی و پژوهشی و آماده ساختن آنها برای ورود به محیط کار با استفاده از ابزارهای الکترونیکی متـ . ای ـ هدایت e-mentoring
پژوهیدنلغتنامه دهخداپژوهیدن . [ پ ِ / پ َ دَ ] (مص ) پژوهش کردن . جویا شدن . پی جوئی کردن . بازجوئی کردن . بازجستن دانستن را. جستجو کردن . فحص . تفحص . جس ّ. (تاج المصادر بیهقی ).
رای آوردنلغتنامه دهخدارای آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) راه و رسم کاری پیش گرفتن . روی بکاری آوردن . تصمیم به امری گرفتن . بر کاری خاستن و اراده کردن : یک امروز رای پلنگ آوریدز هر سو
دانشلغتنامه دهخدادانش . [ ن ِ ] (اِمص ) اسم مصدر از دانستن . دانست . (فرهنگ نظام ). عمل دانستن . دانندگی . دانائی . علم و فضل و دانستن چیزی باشد. (برهان ). درایت . فقاهة. فقه .
پیشلغتنامه دهخداپیش . (ق ) جلو. نزدیک . قریب . نزدیکتر. به فاصله ٔ کمتر از کسی یا چیزی : سر دست بگرفت و پیشش کشیداز آنجایگه پیش خویشش کشید. فردوسی .گرفتند بازوش با بند تنگ کشید
