راهلهواژهنامه آزاداملای صحیح این کلمه «راحله» است که به اشتباه در برخی از مناطق شناسنامه ها به صورت «راهله» نوشته شده است.
راحلهواژهنامه آزادمونث راحل به معنی بانوی مسافر راه بی پایان و طولانی که هیچ وقت تمام نمی شود. مونث راحل، کوچ کننده، سفر کننده راحل عربی مهاجر راحله عربی مؤنث راحل راحیل عبری نا
رأبلةلغتنامه دهخدارأبلة. [ رَءْ ب َ ل َ ] (ع مص ) آهسته و خرامان و نازنازان رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). راه رفتن خرامان و آرام و به یک سو خم شدن چنانکه گویی بی کفش راه
رألةلغتنامه دهخدارألة. [ رَءْ ل َ ] (ع اِ) مؤنث رأل . (منتهی الارب ). بچه ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از المنجد). و رجوع به رأل شود. || بچه ٔ یکس