راهبُرد جهانی حفاظتWorld Conservation Strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی بینالمللی برای حفاظت از طبیعت که در سال 1980 اعلام شد و دربردارندة راهکاری جامع برای مشکلات جهانی حفاظت از گونهها و جمعیتها است اختـ . راجات WCS
راهبردواژهنامه آزادراهبرد روش و راهي است كه ما را به هدفمان نزديك مي كند كه بايد براي آن تصميم گيري شود و بعد انجام داد ممكن است يك راهبرد درست يا غلط باشد استراتژی - ریشه واژه «
راهبُردstrategyواژههای مصوب فرهنگستان1. فن و علم توسعۀ نیروها و منابع نظامی و بهکارگیری آنها در زمان جنگ برای تأمین حداکثر منافع ملی و افزایش احتمال پیروزی 2. برنامهریزی و مدیریت منابع ملی اعم از
راهبُرد احیاturnaround strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبرد بازیابی مالی شرکتی که برای مدت طولانی عملکرد ضعیفی داشته است
راهبُرد ارتباطیcommunication strategyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ راهکارهای تقویت ارتباط و مدارا با مشکل شنوایی، شامل پیشطرحریزی، دستکاری (manipulation) محیط و استفاده از فنون ترمیمی
دستورلغتنامه دهخدادستور. [ دَ ] (اِ مرکب ) صاحب مسند. صدر. در اصل دَست وَر بوده به معنی صاحب مسند... حرف تاء مضموم کرده دستور بوزن مستور خواندند. (از آنندراج ). مرکب است از: دست
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی الحواری مکنی به ابوالحسن .از جمله ٔ اجله ٔ مشایخ شام . جنید درباره ٔ او گفت : احمدبن ابی الحواری ریحانةالشام . وی مرید ابوسلیمان
یارلغتنامه دهخدایار. (اِ) اعانت کننده . (برهان ) (شرفنامه ). معین . (دهار). مدد. مددکار. (غیاث اللغات ). عون . معاون . ناصر. نصیر. عضد. معاضد. ظهیر. پشت . یاور. مدد. ساعد. دستگ
کهلغتنامه دهخداکه . [ ک ِ ] (موصول ، حرف ربط، ادات استفهام ) «که » از نظر لغوی به معانی ِ کس ، کسی که ، و مرادف «الذی » و «التی » عربی و جز اینهاست و برحسب موارد استعمال گوناگ