رافعیلغتنامه دهخدارافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) خلوتی ، محمد بدرالدین خلوتی . او راست : بدیع التحبیر شرح ترجمان التحبیر، چ علمیه 1313 هَ . ق . (از معجم المطبوعات ج 1).
رافعیلغتنامه دهخدارافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) زرقی ، ابوالحسن محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن افلح بن رافعبن ابراهیم بن افلح بن عبدالرحمن بن رفاعةبن رافع انصاری رافعی زرقی . منسوب بجد اعلا
رافعیلغتنامه دهخدارافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) شیخ کمال الدین عبدالرحمان از عالمانی بود که سلطان احمد تگودار مغول ، او را بسمت تولیت و شیخ الاسلامی کل ممالک ایران و عراق انتخاب کرد و ت
رافعیلغتنامه دهخدارافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) عبدالرحمان افندی . وکیل دادگستری بود. او راست : نقاباة التعاون الزراعیة. (شرکتهای تعاونی کشاورزی ) چ مصر 1332 هَ . ق . (از معجم المطبوعات
رافعیلغتنامه دهخدارافعی . [ ف ِ ] (اِخ ) فاروقی طرابلسی ، عبدالقادر سعیدبن عبدالقادر رافعی فاروقی طرابلسی . وی عموی سید محمد رافعی کبتی در قاهره بود. او راست : 1 - احیاء القلوب ،
رافعی قزوینیلغتنامه دهخدارافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) امام الدین ، مؤلف قاموس الاعلام ترکی و نیز مدرس تبریزی باستناد نوشته ٔ او، وی را از شعرای هندوستان شمرده اند. ولی از کت
رافعی قزوینیلغتنامه دهخدارافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) عبدالکریم بن ابی سعد محمدبن عبدالکریم بن فضل بن حسن فقیه شافعی قزوینی ملقب به امام الدین و مکنی به ابوالقاسم ، از اکابر
رافعی قزوینیلغتنامه دهخدارافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالکریم بن فضل مکنی به ابوسعید بابویه ؛ حکیم خاقانی او را مدح کرده است . رضا قلیخان او را عارف و محققی واقف و ح
رافعی نشابوریلغتنامه دهخدارافعی نشابوری . [ ف ِ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) تنها در چهارمقاله ٔ نظامی عروضی در جزء شاعران ملوک طبرستان پس از قمری گرگانی و پیش ازکفایی گنجه ای نام او آمده و از همین
رافعی نیشابوریلغتنامه دهخدارافعی نیشابوری . [ف ِ ی ِ ن َ ] (اِخ ) صاحب مجمع الفصحاء او را معاصر غزنویان و عنصری شمرده ولی سعید نفیسی در احوال و اشعار رودکی جلد 3 گوید: هر چند که مؤلف مجم
رافعی قزوینیلغتنامه دهخدارافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) امام الدین ، مؤلف قاموس الاعلام ترکی و نیز مدرس تبریزی باستناد نوشته ٔ او، وی را از شعرای هندوستان شمرده اند. ولی از کت
رافعی قزوینیلغتنامه دهخدارافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) عبدالکریم بن ابی سعد محمدبن عبدالکریم بن فضل بن حسن فقیه شافعی قزوینی ملقب به امام الدین و مکنی به ابوالقاسم ، از اکابر
رافعی قزوینیلغتنامه دهخدارافعی قزوینی . [ ف ِ ی ِ ق َزْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالکریم بن فضل مکنی به ابوسعید بابویه ؛ حکیم خاقانی او را مدح کرده است . رضا قلیخان او را عارف و محققی واقف و ح
رافعی نشابوریلغتنامه دهخدارافعی نشابوری . [ ف ِ ی ِ ن ِ ] (اِخ ) تنها در چهارمقاله ٔ نظامی عروضی در جزء شاعران ملوک طبرستان پس از قمری گرگانی و پیش ازکفایی گنجه ای نام او آمده و از همین
رافعی نیشابوریلغتنامه دهخدارافعی نیشابوری . [ف ِ ی ِ ن َ ] (اِخ ) صاحب مجمع الفصحاء او را معاصر غزنویان و عنصری شمرده ولی سعید نفیسی در احوال و اشعار رودکی جلد 3 گوید: هر چند که مؤلف مجم