رازمهرفرهنگ نامها(تلفظ: rāz mehr) (راز = نهانی ، سِر ، رمز + مهر = مهربانی و محبت) محبت و مهربانی نهانی ؛ (به مجاز) مهربان و با محبت .
رامهرمزلغتنامه دهخدارامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام طاق نصرتی در خرابه هایی از عهد ساسانیان که در سینه ٔ کوه درخوزستان باقی است . (از جغرافیای غرب ایران ص 227).
مصلحتگاهلغتنامه دهخدامصلحتگاه . [ م َل َ ح َ ] (اِخ ) ظاهراً نام محله ای بوده است به ری : حسن صباح ... خانه در دوده داشت در شهر ری به کوچه ٔ صوفی ... نه بر در مصلحتگاه نشست و نه به
رامهرمزلغتنامه دهخدارامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام طاق نصرتی در خرابه هایی از عهد ساسانیان که در سینه ٔ کوه درخوزستان باقی است . (از جغرافیای غرب ایران ص 227).
رامهرمزلغتنامه دهخدارامهرمز. [ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام یکی از بخش های شهرستان اهواز است . این بخش در شمال خاوری شهرستان اهواز واقع و محدود است از شمال به بخش های باغ ملک و هفت گل ،از
رامهرملغتنامه دهخدارامهرم . [ م ِ هَُ ](اِخ ) رامهرمز. در تاریخ سیستان (ص 228) این کلمه بهمین صورت بجای رامهرمز آمده است و اگر اشتباه نساخ نباشد صورتیست از نام آن شهر. رجوع به رام
رامهرمزلغتنامه دهخدارامهرمز. [ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) نام شهری است از بناهای هرمز پادشاه در اهواز در حوالی شوشتر و آن را تخفیف داده رامز گویند و منسوب بدانجا را رامزی و رامی گویند هم