رادالروزلغتنامه دهخدارادالروز. [ دُرْ رو ] (اِخ ) این نام در کتاب اخبارالدولة السلجوقیه بهمین صورت آمده است ، اما ظاهراً مصحف روذراورباشد. شهری نزدیک نهاوند. و رجوع به روذراور و معج
صمکانلغتنامه دهخداصمکان . [ ص ِ ] (اِخ ) شهرکی است خوش و از عجایب دنیا است از بهر آنکه در میان این شهر رود می رود و پولی (پلی ) برآن رود است ، یک نیمه ٔ شهر که از اینجانب رود است
عشرلغتنامه دهخداعشر. [ ع ُ ش َ ] (ع اِ) سه شب از هر ماه که بعداز شب نهم آید. (منتهی الارب ). سه شب از شبهای ماه ، که پس از تُسَع واقع است . (از اقرب الموارد). || هر نباتی را گو