راتیسبونلغتنامه دهخداراتیسبون . [ ب ُ ] (اِخ ) لوئی فورتونه گوستاو . ادیب فرانسه در سال 1827 م . در استراسبورگ تولد یافت و در 1900 م . در پاریس مرد. بعد از آنکه درکالج هانری چهارم ت
راتیسبونهلغتنامه دهخداراتیسبونه . [ ب ُ ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای مرکزی پالاتینات بالا در باویر، در 105هزارگزی شمال شرقی مونیخ و ساحل راست «تونه » واقع شده است . شهری است قدیمی
صوابلغتنامه دهخداصواب . [ ص َ ] (ع ص )راست . درست . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). مصلحت . ضد خطا : نبایدت کردن برفتن شتاب که رفتن بزودی نباش
لغزلغتنامه دهخدالغز. [ ل ُ غ َ ] (ع اِ) سوراخ کلاکموش و سوسمار و موش . لُغز. || چیستان . لُغُز. لُغْز. ج ، الغاز. (منتهی الارب ). ماکذا. دیسان . (لغت محلی شوشتر، ذیل دیسان ). چ
گاهنبارلغتنامه دهخداگاهنبار. [ هَِم ْ ] (اِ) گاهنبار و گاه باره هر دو دارای یک معنی است و آن شش روزی است که خدای تعالی عالم را در آن آفرید و مجوس در کتاب زند از زردشت نقل میکنند که
راتیسبونلغتنامه دهخداراتیسبون . [ ب ُ ] (اِخ ) لوئی فورتونه گوستاو . ادیب فرانسه در سال 1827 م . در استراسبورگ تولد یافت و در 1900 م . در پاریس مرد. بعد از آنکه درکالج هانری چهارم ت
راتیسبونهلغتنامه دهخداراتیسبونه . [ ب ُ ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای مرکزی پالاتینات بالا در باویر، در 105هزارگزی شمال شرقی مونیخ و ساحل راست «تونه » واقع شده است . شهری است قدیمی