راتیانجلغتنامه دهخداراتیانج . [ ن َ ](اِ) صمغ صنوبر است که بنفسه مثل سایر صموغ منجمد میگردد یا به آتش طبخ یافته منعقد شود و ثانی را بیونانی فلفونیا نامند و سیال غیرمنجمد او زفت رطب
راتیانهلغتنامه دهخداراتیانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) راتیان و راتیا. راتیانج . صمغ درخت کاج . (شعوری ج 2 ورق 14). رجوع به راتیانج شود.
رازیانجلغتنامه دهخدارازیانج . [ ن َ ] (معرب ، اِ) رازیانه ٔفارسی است و نیز به فارسی بادیان و برومی شمار و به هندی سونف و والان بزرک نیز نامند. ماهیت آن : بزری است معروف و دو نوع می
ریتیانجلغتنامه دهخداریتیانج . [ ن َ ] (اِ) سرطان حجری . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از اختیارات بدیعی ) (از آنندراج ).
راتینجلغتنامه دهخداراتینج . [ ن َ ] (اِ) راتیاج و رتیاج رخینه ، رخنیه و رشینه صمغ صنوبر است و آن سه نوع بود یک نوع روان بود که منعقد نشود و یک نوع صلب بود و سیاه و نوع سیم صلب بود