رئالیسم

re'ālism

معنی

۱. واقع‌بینی.
۲. (ادبی) تعهد هنر و ادبیات به بازنمایی بدون دخل‌وتصرف مناظر زندگی و واقعیات اجتماعی؛ واقع‌گرایی.

دیکشنری

realism

جست‌وجوی دقیق

رئالیسم

دیکشنری فارسی به انگلیسی

realism

رئالیسم

لغت‌نامه دهخدا

رئالیسم . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) رآلیسم . حقیقت گرایی . واقعیت گرایی . واقعبینی . حقیقت پرستی . واقعگرایی . عمل رآلیست . || کشش و میل باطنی تعدادی از نویسندگان و

رئالیسم

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. واقع‌بینی.۲. (ادبی) تعهد هنر و ادبیات به بازنمایی بدون دخل‌وتصرف مناظر زندگی و واقعیات اجتماعی؛ واقع‌گرایی.

جست‌وجوی هم‌آوا

رءالیسم

دیکشنری فارسی به عربی

واقعية

جست‌وجوی مشابه

رئالیست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

realist

رئالیست

لغت‌نامه دهخدا

رئالیست . [ رِ ] (فرانسوی ، ص ) رآلیست . حقیقت گرای . واقعبین . واقعگرای . حقیقت بین . طرفدار و پیرو مکتب رآلیسم .آنکه پیرو مکتب رآلیسم است . رجوع به رئالیسم شو

رئالیست

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. واقع‌بین؛ واقع‌گرا.۲. (ادبی) طرف‌دار و پیرو مکتب رئالیسم.

رماتیسم (درد مفاصل)

گویش اصفهانی

تکیه ای: rumâtis طاری: rumâtis طامه ای: rumâtis طرقی: româtis کشه ای: româtis نطنزی: rumâtis

رماتیسم

لغت‌نامه دهخدا

رماتیسم . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) روماتیسم . بیماری مخصوصی است که اغلب در مفاصل ایجاد می شود و عضلات و اعصاب و استخوانها بشدت دردمی گیرد. این مرض به چندین نوع دید

جست‌وجوی متن

magic realism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رئالیسم جادویی

realism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واقع گرایی، رئالیسم، واقعگرایی، واقعبینی، راستین گرایی، تحقق گرایی

واقع گرایی

فرهنگ انتشارات معین

( ~. گَ) [ ع - فا. ] (اِمص .) 1 - گرایش و توجه به واقعیت ها و پرهیز از خیال بافی . 2 - وفاداری به طبیعت یا زندگی واقعی و بیان دقیق آن بدون خیال پردازی . نک

کاراواژ

لغت‌نامه دهخدا

کاراواژ. (اِخ ) میکل آنژ امریقی یا مریسی مشهور به کاراواژ نقاش معروف ایتالیائی متولد در کاراواژیو. سبک او جسورانه و عاری از پیرایه است ، و او یکی از رهبران سبک

رؤیت

فرهنگ انتشارات معین

(رُ یَ) [ ع . رؤیة ] 1 - (مص م .) دیدن . 2 - (اِمص .) دیدار، دید. 3 - (اِ.) چهره . رئالیسم (رِ) [ فر. ] (اِمر.) واقع بینی ، حقیقت - جویی ، نمایاندن مناظر زند