رأیگری میاندورهایby-electioneeringواژههای مصوب فرهنگستانتلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات میاندورهای
رأیگریelectioneer 2, electioneeringواژههای مصوب فرهنگستانتلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات
رأیگرelectioneer 1, electioneererواژههای مصوب فرهنگستانکسی که فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات فعالیت کند
رأیگیری الکترونیکیelectronic votingواژههای مصوب فرهنگستانانتخاباتی که در آن رأیدهندگان بهصورت الکترونیکی رأی میدهند متـ . ایـ رأیگیری e-voting
رأیگیری ترجیحیrank-order voting, preferential votingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نظام رأیگیری که در آن رأیدهندگان نامزدهای خود را به ترتیب اولویت در برگۀ رأی ثبت میکنند
رأیگیری الکترونیکیelectronic votingواژههای مصوب فرهنگستانانتخاباتی که در آن رأیدهندگان بهصورت الکترونیکی رأی میدهند متـ . ایـ رأیگیری e-voting
رأیگیری ترجیحیrank-order voting, preferential votingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نظام رأیگیری که در آن رأیدهندگان نامزدهای خود را به ترتیب اولویت در برگۀ رأی ثبت میکنند
رأیگیری محدودlimited voting, limited voteواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رأیگیری که در آن هر رأیدهنده باید به تعدادی کمتر از کسانی که باید انتخاب شوند رأی دهد
رأیگیری مشترکjoint ballotواژههای مصوب فرهنگستانرأیگیری در نشستی که نمایندگان هر دو مجلس قانونگذاری در آن حضور دارند