زکاتلغتنامه دهخدازکات . [ زَ ] (ع اِ) زکوة.خلاصه ٔ چیزی . برگزیده ٔ چیزی . (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح فقه ) آنچه به حکم شرع درویش و مستحق را دهند و این کار بر مسلمانان فرض
زکاتفرهنگ انتشارات معین(زَ) [ ع . زکاة ] (اِ.) 1 - خلاصة چیزی . 2 - بخشی از مال که به مستمند و درویش دهند.
زکاتفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهقسمتی از مال که به دستور شرع باید در راه خدا بدهند؛ مقدار معینی از مال است که باید به فقیران و مستحقان داده شود. Δ زکات در نه چیز واجب است: گندم، جو، خرم
ذکاةلغتنامه دهخداذکاة. [ ذَ ] (ع مص ) ذکاء. ذبح . گلو بریدن حیوان : ذکاةالجنین ذکاة امّه . و در فقه ذکات با اختلاف نوع حیوان مختلف باشد. چنانکه ذکاة ماهی در خشکی مردن آن و در شت
مالیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی خراج، باجوخراج، عوارض، عوارض تجمیعی، مالیات فروش، حقوق گمرکی، سود گمرکی، مالیات مستقیم، مالیاتغیرمستقیم، مالیات ارزش افزوده وضعمالیات، مالی