ذکافرهنگ نامها(تلفظ: zakā) (عربی) (در قدیم) هوشمندی ، تیزهوشی ؛ ] این واژه با کلمهی ذُکا (به معنی خورشید) هم نویسه میباشد[
زکالغتنامه دهخدازکا. [ زَ ] (ع اِ) (از «زک و») جفت از عدد. یقال : خساً او زکاً؛ یعنی طاق یا جفت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ذکاره ٔ طیبلغتنامه دهخداذکاره ٔ طیب . [ ذِ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ذکوره ٔ طیب . رجوع به ذکوره ٔ طیب شود.
ذکاوتدیکشنری فارسی به انگلیسیacuity, acumen, gumption, head, ingenuity, penetration, perceptivity, percipience, perspicacity, sharpness, shrewdness, smartness, wit
ذکاءلغتنامه دهخداذکاء. [ ذَ ] (ع مص ، اِمص ) تیزی خاطر. زیرک شدن . (زوزنی ). تیزخاطر شدن . تیزدلی . (دهار). هوش . زود دریافتن . هوشمندی .کیاست . نباهت . هوشیاری . زیرکی . سرعت ف
ذکاءالرومیلغتنامه دهخداذکاءالرومی . [ ] (اِخ ) ابوالحسن . در معجم الادباء ج 7 در شرح حال منصوربن اسماعیل بن عمر از ضریر رأس عینی می آورد: و کانت بینهما (ای بین ابی عبید القاضی و منصو
ذکاره ٔ طیبلغتنامه دهخداذکاره ٔ طیب . [ ذِ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) ذکوره ٔ طیب . رجوع به ذکوره ٔ طیب شود.