ذیلفرهنگ انتشارات معین(ذَ یا ذِ یْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دامن جامه ؛ پایین هر چیز. 2 - آخر هر چیز. ج . اذیال . 3 - دنباله ، پایین . 4 - دامنه . 5 - بخشی در پایین کتاب که برای توضیح بعضی
ذألانلغتنامه دهخداذألان . [ ذَ ءَ ] (ع مص ) ذأل . سبک رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). خرامیدن . سبک و نرم رفتن . || سرعت کردن . || پویه ٔ گرگ . ج ، ذآلین ، ذآلیل . و این نادر است
ذاللغتنامه دهخداذال . (ع اِ) خوج خروه . تاج خروس . خود خروه . عرف الدیک . و آن گوشتپاره ای سرخ است که بر سر خروس بود. فش خروس . (قاض یخان بدر محمد دهار).
ذاللغتنامه دهخداذال . (اِ) نام حرف نهم از حروف تهجی عرب و یازدهم از حروف فارسی است میان دال و راء و صورت آن این است (ذ) یعنی دال با نقطه ٔ فوقانیة : که دال نیز چو ذال است در کت