ذوهجرانلغتنامه دهخداذوهجران . [ هََ ج َ ] (اِخ ) ابن نسمی از بنومیثم بن سعد. یکی از اقیال و اذواء یمن است .
ذوجعرانلغتنامه دهخداذوجعران . [ ج ُ ] (اِخ ) ذوجعران بن شراحیل بن ربیعةبن جشم . بطنی است از عرب به یمن .
هجرانلغتنامه دهخداهجران . [ هََ ج َ ] (اِخ ) دو ده است روباروی در سر کوه حصین و محکم نزدیک حضرموت که یکی آن را حیدون و دیگری را دمون نامند. (منتهی الارب ). تثنیه ٔ هجر، و هجر به
ذوجعرانلغتنامه دهخداذوجعران . [ ج ُ ] (اِخ ) ذوجعران بن شراحیل بن ربیعةبن جشم . بطنی است از عرب به یمن .