ذوخشرانلغتنامه دهخداذوخشران . [ خ َ ] (اِخ ) یکی از اقیال از قبیله ٔ الهان بن مالک برادر همدان بن مالک است . (از تاج العروس ).
ذوجعرانلغتنامه دهخداذوجعران . [ ج ُ ] (اِخ ) ذوجعران بن شراحیل بن ربیعةبن جشم . بطنی است از عرب به یمن .
ذوخشونةلغتنامه دهخداذوخشونة. [ خ ُ ن َ ] (ع ص مرکب ) صعب لایطاق . ذوخشنة. ذومخشنة. ذومخشنة. سخت بیش از تاب و توان .
ذوجعرانلغتنامه دهخداذوجعران . [ ج ُ ] (اِخ ) ذوجعران بن شراحیل بن ربیعةبن جشم . بطنی است از عرب به یمن .
ذوخشونةلغتنامه دهخداذوخشونة. [ خ ُ ن َ ] (ع ص مرکب ) صعب لایطاق . ذوخشنة. ذومخشنة. ذومخشنة. سخت بیش از تاب و توان .