ذوالنباحلغتنامه دهخداذوالنباح . [ ذُن ْ ن ُ] (اِخ ) زمین درشت و مرتفعی است از شربة به اطراف تیمن . || پشته ای است از دیار فزارة. (کذا جاء فی کتاب الحازمی . بنقل یاقوت در معجم البلدا
نبیهلغتنامه دهخدانبیه . [ ن َ ] (ع ص ) نام آور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مشهور. (فرهنگ نظام ). مشتهر. نابه . نَبَه ْ. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). نام