ذوالقدریةلغتنامه دهخداذوالقدریة. [ ذُل ْ ق َ دَ ری ی َ ] (اِخ ) سلسله ٔ کوچکی از ترکمانان که از اواخر مائه ٔ هشتم هجری تااوائل مائه ٔ دهم در مرعش و حوالی آن فرمان رانده اندمؤسس این
ذوالثدیةلغتنامه دهخداذوالثدیة. [ ذُث ْ ث ُ ی َ / ذُث ْ ث ُ دِی ی َ ] (اِخ ) حرقوص بن زهیر یکی از رؤسای خوارج که در حرب نهروان بدست امیرالمؤمنین علی علیه السلام کشته شد. و رسول اکر
ذوالقدرلغتنامه دهخداذوالقدر. [ ] (اِخ ) (علاءالدوله ) «گفتار در بیان جشن فرمودن شاه گیتی فروز در روز نوروز و توجه نمودن جهة دفع شر علاءالدوله ذوالقدر به مساعدت بخت فیروز».... پادشا
ذوالفریةلغتنامه دهخداذوالفریة. [ ذُل ْ ف ُ رَی ْ ی َ ] (اِخ ) لقب شاعر و دلیری قُرشی . نام او وهب بن الحرث القرشی الزهری است و ابن الکلبی گوید کان شریفاً اذا اراد القتال اعلم بفروة.
ذوالقارةلغتنامه دهخداذوالقارة. [ ](اِخ ) یکی از قریةهائی که دومة و سکامة نیز از آنهاست و جمعیت ذوالقارة از همه کمتر است و بالای کوهی است و در آن دژ بلندی است . (از معجم البلدان یاقو
ذوالقدرلغتنامه دهخداذوالقدر. [ ] (اِخ ) نام قبیله ای است و در شرح احوال تیمور گورکان نام آن قبیله آمده است . صاحب حبیب السیر در وقایع سال 803 می آورد: روز شنبه ٔ چهارم شعبان موافق
شاه بوداق بیکلغتنامه دهخداشاه بوداق بیک . [ ب َ ] (اِخ ) ابن سلمان بن قراجا از سلسله ٔ ذوالقدریه . از طرف سلطان مصر دوبار حکومت کرد اول در سال 870 هَ . ق . و بار دوم در سال 876 هَ. ق . ب
شهسوارلغتنامه دهخداشهسوار. [ ش َ س َ ] (اِخ ) ابن سلیمان . هشتمین از حکام ذوالقدریه از 872 تا 875هَ . ق . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ذوالقدریه شود.
معیدیلغتنامه دهخدامعیدی . [ م ُ ] (اِخ ) از شعرای عثمانی و از مردم مرعش است .اجداد وی از صدور امرای ذوالقدریه بودند. وی به سال 994 هَ . ق . درگذشته است . (از قاموس الاعلام ترکی )
نصیرالدینلغتنامه دهخدانصیرالدین .[ ن َ رُدْ دی ] (اِخ ) محمد بیگ بن خلیل ، چهارمین از حکام ذوالقدریه است و از 800 تا 846 هَ . ق . حکومت کرده است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ذوالقدریه
البستانلغتنامه دهخداالبستان . [ اَب ُ ] (اِخ ) قصبه ایست واقع در 70 هزارگزی شمال شرقی مرعش و منبع نهر جیحان که از آتن عبور میکند در جواراین قصبه واقع است این قصبه در قدیم بزرگتر و