ذوالسنامینلغتنامه دهخداذوالسنامین . [ ذُس ْ س َ م َ ] (ع ص مرکب )خداوند دو کوهان . جمل ذوالسنامین ، اشتر دو کوهانه .
ذوالجناحینلغتنامه دهخداذوالجناحین . [ ذُل ْ ج َ ح َ ] (اِخ ) لقب جعفربن ابیطالب رضی اﷲ عنه برادر علی بن ابیطالب علیهماالسلام . او در غزوه ٔ موته رایت مسلمانان داشت و با مشرکین قتال کر
ذوالسهمینلغتنامه دهخداذوالسهمین . [ ذُس ْ س َ م َ ] (اِخ )ابن الاثیر در المرصع گوید: احدالشهود الذین شهدوا علی اهل نهاوند، لما فتحها النعمان المقرن والمسلمون .
ذوالنابینلغتنامه دهخداذوالنابین . [ ذُن ْ نا ب َ ] (اِخ ) العبدی . مردی از معاریف قبیله ٔ عبدالقیس . (المرصع).
دولغتنامه دهخدادو. [ دُ ] (عدد، ص ، اِ) عدد معروف که ترجمه ٔ اثنین باشد و این بر لفظ جمع نیز بیاید. (آنندراج ). شمار پس از یک و پیش از سه . یک با یک . اثنان . اثنتان . اثنین .
ذوالجناحینلغتنامه دهخداذوالجناحین . [ ذُل ْ ج َ ح َ ] (اِخ ) لقب جعفربن ابیطالب رضی اﷲ عنه برادر علی بن ابیطالب علیهماالسلام . او در غزوه ٔ موته رایت مسلمانان داشت و با مشرکین قتال کر
ذوالسهمینلغتنامه دهخداذوالسهمین . [ ذُس ْ س َ م َ ] (اِخ )ابن الاثیر در المرصع گوید: احدالشهود الذین شهدوا علی اهل نهاوند، لما فتحها النعمان المقرن والمسلمون .