ذوالتشاریفلغتنامه دهخداذوالتشاریف . [ ذُت ْ ت َ ] (ع ص مرکب ) کنگره دار. با بریدگیها. دارای دندانه ها. صاحب کنگره ها و شرفه ها، از برگ و مانند آن .
ذوتشاریفلغتنامه دهخداذوتشاریف . [ ت َ ] (ع ص مرکب ) ورق ذوتشاریف ؛ برگی کنگره دار. برگی دندانه دار . خداوند شرفه ها. صاحب کنگره ها. دارای دندانه ها. دندانه دار. مُضَرس . مُضرس .
ذوتشاریفلغتنامه دهخداذوتشاریف . [ ت َ ] (ع ص مرکب ) ورق ذوتشاریف ؛ برگی کنگره دار. برگی دندانه دار . خداوند شرفه ها. صاحب کنگره ها. دارای دندانه ها. دندانه دار. مُضَرس . مُضرس .
ابوعبدالغتنامه دهخداابوعبدا. [ اَ ع َدِل ْ لاه ] (اِخ ) محمدبن احمد الموصلی ذوالتصانیف . وفات به سال 656 هَ . ق . رجوع به ص 317 حبط ج 1 شود.
دندانه دارلغتنامه دهخدادندانه دار. [ دَ دا ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) دندانه دارنده . مضرس . هر چیز که دارای دندانه ها باشد. (ناظم الاطباء). ذوالتضاریس . (یادداشت مؤلف ) : چون کنار شمع ب