ذوارللغتنامه دهخداذوارل . [ اُ رُ ] (اِخ ) نام کوهی به زمین غطفان . میان دیار غطفان و زمین عذرة. || نام مَصنعی به دیار طی .
ذوعرائللغتنامه دهخداذوعرائل . [ ع َ ءِ ] (اِخ ) ابن الاثیر در المرصع گوید، نام آبی است بنجد بنوعباده را.
دورالواژهنامه آزاددر زبان ترکی دور به معنی بیاست واستا و آل به معنی بخر و خرید کن ودر کل به معنی به است وخرید کن
ارللغتنامه دهخداارل . [ اُ رُ / اَ رَ] (اِخ ) (ذو...) ابوعبیده گوید ارل کوهی است بسرزمین غطفان مابین آن و عذره ... و نابغه ٔ ذبیانی راست :و هبّت الریح من تلقاء ذی ارُل تُزجی معالصبح من صُرّادها صرما.و نصر گوید: ارل از بلاد فزارة است مابین غوطه و