ذوالیدیةلغتنامه دهخداذوالیدیة.[ ذُل ْ ی ُ دَی ی َ ] (اِخ ) حرقوص بن زهیر. یکی از خوارج که در جنگ نهروان کشته شد و رسول اکرم از پیش خبراو داده بود. و او بجای یکدست پاره ٔ گوشت داشت .
ذوالیدیةلغتنامه دهخداذوالیدیة.[ ذُل ْ ی ُ دَی ی َ ] (اِخ ) حرقوص بن زهیر. یکی از خوارج که در جنگ نهروان کشته شد و رسول اکرم از پیش خبراو داده بود. و او بجای یکدست پاره ٔ گوشت داشت .
حرقوصلغتنامه دهخداحرقوص . [ ح ُ ] (اِخ ) ابن سعدبن زهیر السعدی العنبری . بروایت طبری ، صحابی است و در خلافت عمر، خلیفه اورا با سپاهی بمدد مسلمانان که با ایران جنگ درپیوسته بودند
ذوالثدیةلغتنامه دهخداذوالثدیة. [ ذُث ْ ث ُ ی َ / ذُث ْ ث ُ دِی ی َ ] (اِخ ) حرقوص بن زهیر یکی از رؤسای خوارج که در حرب نهروان بدست امیرالمؤمنین علی علیه السلام کشته شد. و رسول اکر
یدیةلغتنامه دهخدایدیة. [ ی ُ دَی ْ ی َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر ید. مصغر ید. (یادداشت مؤلف ). دست کوچک و خرد. (از ناظم الاطباء). و رجوع به ذوالیدیة شود.
ذوالخویصرةلغتنامه دهخداذوالخویصرة. [ ذُل ْ خ ُ وَ ص ِ رَ ] (اِخ ) خارجی بن زهیر صحابی تمیمی . در امتاع الأسماع آمده است . فی یوم فتح مکة: و جلس صلی اﷲ علیه و سلّم یومئذ. و فی ثوب بلا