ذمهلغتنامه دهخداذمه . [ ذَ م َه ْ ] (ع مص ) دمه . ذَمِه َ الحَرﱡ؛ سخت شد گرما. || ذَمِه الرّجل بالحرّ؛ سخت شد گرما بر مرد.
ذمهفرهنگ انتشارات معین(ذِ مِّ) [ ع . ذمة ] (اِ.) 1 - کفالت ، ضمانت . 2 - عهد، پیمان . ؛ اهل ~ اهل کتاب از زرتشتیان ، یهودیان و ترسایان که در سرزمین مسلمان زندگی کنند (با شروط ذمه )
زمحلغتنامه دهخدازمح . [ زُم ْ م َ ] (ع ص ) ناکس . فرومایه . لئیم . || سست . کوتاه بالا و زشت روی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سیاه فام بدخلق
زمهلغتنامه دهخدازمه . [ زَ م َ / م ِ ] (اِ) زاج سفید را گویند ومعرب آن زمج است و بعضی گویند سنگی است شبیه به زاج . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). سنگی است سفید که به هن
زمهلغتنامه دهخدازمه . [ زَ م َه ْ] (ع مص ) سخت شدن گرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخت شدن گرما بر آن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ا
زمهلغتنامه دهخدازمه . [ زَ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین رخ است که در بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع است و 571 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ذِمَّةًفرهنگ واژگان قرآنعهد وپيمان (دراصل از ذِمام و ذمّ به معني توبيخ و مذمتي است که متوجه انسان در برابر عهدشکنياش ميشود، مي باشد )
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذَ م َ ] (ع مص ) (شاید معرب از دمه ٔ فارسی ) سخت شدن گرما. سخت شدن گرما بر مرد.
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذَم ْ م َ ] (ع ص ، اِ) بئرٌ ذَمَّة؛ چاه اندک آب . (مهذب الاسماء). چاه کم آب . || چاه بسیارآب . چاه پرآب . (از اضداد است ). ج ، ذِمام .
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذِم ْ م َ ] (ع اِ) کفالت . ذِمامَت . دَمامَت . || عهد. پیمان . (ادیب نطنزی ). اِل . امان : به امان پناهید و زنهار طلبید و در ذمت عنایت و رعایت حاجب آلتون
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذَ م َ ] (ع مص ) (شاید معرب از دمه ٔ فارسی ) سخت شدن گرما. سخت شدن گرما بر مرد.
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذَم ْ م َ ] (ع ص ، اِ) بئرٌ ذَمَّة؛ چاه اندک آب . (مهذب الاسماء). چاه کم آب . || چاه بسیارآب . چاه پرآب . (از اضداد است ). ج ، ذِمام .
ذمةلغتنامه دهخداذمة. [ ذِم ْ م َ ] (ع اِ) کفالت . ذِمامَت . دَمامَت . || عهد. پیمان . (ادیب نطنزی ). اِل . امان : به امان پناهید و زنهار طلبید و در ذمت عنایت و رعایت حاجب آلتون