مخاشفةلغتنامه دهخدامخاشفة. [ م ُ ش َ ف َ ] (ع مص ) سرعت کردن در شکستن عهد و امان . خاشف فی ذمته ؛ سرعت کرد در شکستن عهد و امان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
اشبهلغتنامه دهخدااشبه . [ اَ ب َه ْ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از شباهت . شبیه تر. ماننده تر. ماناتر. اشکل .- امثال : اشبه من التمرة بالتمرة . اشبه من الماء بالماء .|| (در تداول فق
حبیبلغتنامه دهخداحبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معا
علی طباطبائیلغتنامه دهخداعلی طباطبائی . [ ع َ ی ِ طَ طَ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن ابی المعالی الصغیربن ابی المعالی الکبیر طباطبایی اصفهانی کاظمی حائری شیعی امامی . فقیه و اصولی بود، در