314 مدخل
منفجر، منفجر کردن، ترکاندن، عصبانی کردن
ذمخ . [ ذَ / ذِ م َ ] (ع اِ) بار درختی است .
منفجر شدن، منفجر کردن، ترکاندن، عصبانی کردن
منفجر کردن، ترکاندن، عصبانی کردن
مسدود کردن
بالا کمان
انفجار، عکس بزرگ شده