ذخیلغتنامه دهخداذخی . [ ذَخ ْی ْ ](ع مص ) واخیده شدن پشم به کمان ندّافی . (منتهی الارب ). محلوج شدن پشم با کمان حلاّج . || شتابی کردن . (منتهی الارب ). || ذَختهم الرّیح ؛ رسید
ذماریلغتنامه دهخداذماری . [ ذِ ری ی ] (ص نسبی ) سمعانی گوید نسبت است به قریه ای به یمن به شانزده فرسنگی صنعاء موسوم به ذمار. و حکی ان ّ الأسود العبسی کان معه شیطانان یقال لأحده
علی ذماریلغتنامه دهخداعلی ذماری . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن حسن بن احمدبن حسین بن علی بن یحیی بن محمد شبیبی ذماری . رجوع به علی شبیبی شود.
blood-oxygenation level dependent functional magnetic resonance imagingدیکشنری انگلیسی به فارسیتصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی وابسته به سطح اکسیژناسیون خون
ذخیلغتنامه دهخداذخی . [ ذَخ ْی ْ ](ع مص ) واخیده شدن پشم به کمان ندّافی . (منتهی الارب ). محلوج شدن پشم با کمان حلاّج . || شتابی کردن . (منتهی الارب ). || ذَختهم الرّیح ؛ رسید
ذماریلغتنامه دهخداذماری . [ ذِ ری ی ] (ص نسبی ) سمعانی گوید نسبت است به قریه ای به یمن به شانزده فرسنگی صنعاء موسوم به ذمار. و حکی ان ّ الأسود العبسی کان معه شیطانان یقال لأحده
علی ذماریلغتنامه دهخداعلی ذماری . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن حسن بن احمدبن حسین بن علی بن یحیی بن محمد شبیبی ذماری . رجوع به علی شبیبی شود.
ابوشدادلغتنامه دهخداابوشداد. [ اَ ش َدْ دا ] (اِخ ) ذماری عمانی . وی بزمان رسول صلوات اﷲ علیه بعمان بود و نامه ٔ پیامبرعلیه الصّلوة و السّلام را باهل عمان او روایت کند.
