ذاهفةلغتنامه دهخداذاهفة. [ هَِ ف َ ] (ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از ذهف .اِبل ذاهفة؛ شتران بستوه آمده از بس رفتن . داهفة.
ذاهفةلغتنامه دهخداذاهفة. [ هَِ ف َ ] (ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از ذهف .اِبل ذاهفة؛ شتران بستوه آمده از بس رفتن . داهفة.
اعریرافلغتنامه دهخدااعریراف . [ اِ ] (ع مص ) آماده گردیدن بدی را: اعرورف اعریرافاً؛ آماده گردید بدی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهیای بدی شدن . (از اقرب الموارد). || موج برآ