ذَرْعاًفرهنگ واژگان قرآنذرع مقياس طولي است به اندازه دست آدمي از نوک انگشتان تا آرنج که به وسيله اندازه گيري آن نيز اطلاق مي گردد هر ذرع پنجاه تا هفتاد سانتيمتر است (در عبارت "ضَاقَ بِ
ذَرْعُهَافرهنگ واژگان قرآناندازه اش(ذرع مقياس طولي است به اندازه دست آدمي از نوک انگشتان تا آرنج که به وسيله اندازه گيري آن نيز اطلاق مي گردد هر ذرع پنجاه تا هفتاد سانتيمتر است )
brushدیکشنری انگلیسی به فارسیقلم مو، لیف، ماهوت پاک کن، پاک کن، ملامت، خس، علف هرزه، بروس لوله، کفش پاک کن و مانند ان، مسواک زدن، لیف زدن، نقاشی کردن، ماهوت پاک کن زدن، قلم مو زدن، تند گذشت
ذَرْعاًفرهنگ واژگان قرآنذرع مقياس طولي است به اندازه دست آدمي از نوک انگشتان تا آرنج که به وسيله اندازه گيري آن نيز اطلاق مي گردد هر ذرع پنجاه تا هفتاد سانتيمتر است (در عبارت "ضَاقَ بِ
ضَاقَ بـِفرهنگ واژگان قرآنتنگ کرد(در عبارت "ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً "تعبيري است کنايهاي و معنايش اين است که راه چاره آن امر به رويش بسته شد و يا راهي براي خلاصي از فلان امر نيافت ، و وجه اي
اسحاقلغتنامه دهخدااسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن ذقابا، و بقولی زقابا. محدث و متولی قضاء طلیطلة. وفات او بسال 303 هَ . ق . بود. (حلل السندسیة ج 2 ص 31).
سبعونلغتنامه دهخداسبعون . [ س َ ] (ع عدد، ص ، اِ) هفتاد. (منتهی الارب ).با معدود مذکر و مؤنث مساوی رفع آن به واو و نصب وجر آن به یاست . (از اقرب الموارد) : ثم فی سلسلة ذرعها سبع
عصیبلغتنامه دهخداعصیب . [ ع َ ] (ع ص ) سخت دشوار. (ترجمان القرآن جرجانی ). سخت و دشوار. (دهار): یوم عصیب ؛ روز سخت گرم یا روز سخت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و نیز گویند: ل