ذخیرهشدهstoredواژههای مصوب فرهنگستانویژگی هر داده یا اطلاعاتی که در حافظه انباشته شده باشد متـ . ذخیره 3
روال ذخیرهشدهstored procedure, SPواژههای مصوب فرهنگستانکد زبان پرسمان ساختیافتة (زپسا) آمادهشده که میتوان آن را ذخیره و بارها از آن استفاده کرد
ذخیرهگاه جنگلیforest reserveواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از جنگل که به دلیل وجود گونههای باارزش یا رویشگاههای خاص یا برخوردار بودن از منابع ژنی بااهمیت، تحت حفاظت دائم یا درازمدت قرار گیرد
خالی کردنdischarge 5واژههای مصوب فرهنگستانمصرف انرژی ذخیرهشده در خازن یا تبدیل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی در باتری
ظرفیت 1capacitanceواژههای مصوب فرهنگستاننسبت بار الکتریکی ذخیرهشده بر روی یکی از صفحههای خازن به اختلاف پتانسیل میان دو صفحۀ آن
حملۀ فعالactive attackواژههای مصوب فرهنگستانورود بدون اجازه به شبکۀ رایانهای، همراه با حذف یا تغییر دادههای ذخیرهشده در آن
دادهکاویdata miningواژههای مصوب فرهنگستان[آمار] فرایند کشف روابط بین متغیرها در مجموعة بزرگی از دادهها [رایانه و فنّاوری اطلاعات] استخراج اطلاعات با الگوهای خاص، از حجم زیادی از دادههای ذخیرهشده