ذخایرلغتنامه دهخداذخایر. [ ذَ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ ذخیرة. ذخیره ها. پستاها. پستائی ها. دست پس ها. پس افکنده ها. پس اوکندها.اندوخته ها. نگاهداشته شده ها برای روزی : کلیدهای شهادت نهاد
ذخایر بروندمشیexhalative depositsواژههای مصوب فرهنگستانذخایر سولفیدی تودهای یا ورقهای یا عدسیشکل که بهطور شاخص در سطح تماس واحدهای آتشفشانی یا بین واحدهای آتشفشانی و رسوبی تشکیل میشود
ذخایرلغتنامه دهخداذخایر. [ ذَ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ ذخیرة. ذخیره ها. پستاها. پستائی ها. دست پس ها. پس افکنده ها. پس اوکندها.اندوخته ها. نگاهداشته شده ها برای روزی : کلیدهای شهادت نهاد
ذخایر بروندمشیexhalative depositsواژههای مصوب فرهنگستانذخایر سولفیدی تودهای یا ورقهای یا عدسیشکل که بهطور شاخص در سطح تماس واحدهای آتشفشانی یا بین واحدهای آتشفشانی و رسوبی تشکیل میشود
ذخایر مازادexcess reserves, secondary reservesواژههای مصوب فرهنگستانذخایر افزون بر مبلغی که بانکها بهطور قانونی مجازند در اختیار داشته باشند
کانسار دورماگماییtelemagmatic ore depositواژههای مصوب فرهنگستانذخایر معدنی گرمابی در فاصلهای دور از منشأ ماگمایی
چینهسانstratiform 2واژههای مصوب فرهنگستانویژگی ذخایر معدنی لایهای با منشأ آذرین یا رسوبی که بهصورت نوارها یا لایهها یا ورقههای موازی از سنگ یا کانسنگ تشکیل شده است