ذوالتاجلغتنامه دهخداذوالتاج . [ ذُت ْ تا ] (اِخ ) لقب ابواحیحة سعیدبن عاص . ابن الکلبی گوید او به مکه هرگاه عمامه بر سر داشت کس دیگر به حرمت او عمامه بر سر نمی نهاد و او راتکریماً
ذوالتشاریفلغتنامه دهخداذوالتشاریف . [ ذُت ْ ت َ ] (ع ص مرکب ) کنگره دار. با بریدگیها. دارای دندانه ها. صاحب کنگره ها و شرفه ها، از برگ و مانند آن .
ذوات الاذنابفرهنگ انتشارات معین(ذَ تُ اَ) [ ع . ] 1 - (ص مر.) صاحبان دم . دمداران . 2 - (اِمر.) ستارگان دنباله دار.