دیواشتیلغتنامه دهخدادیواشتی . (اِخ ) دیواستی . نام جد هفتم امیر ابوالعباس اسماعیل بن عبداﷲبن محمدبن میکال . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دیواستی شود.
دیودشتلغتنامه دهخدادیودشت . [ وْ دَ ](اِخ ) دهی است از دهستان بیشه بخش مرکزی شهرستان بابل با 85 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
دیوشللغتنامه دهخدادیوشل . [ وْ ش َ ] (اِخ ) نام دو روستای متصل بهم «طالش محله » و «سرهند» از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ لنگرود و در سه هزارگزی جنوب باختری این شهرستان و بر کنار راه
دیوفشلغتنامه دهخدادیوفش . [ وْ ف َ ] (ص مرکب ) دیومانند. دیوسار : بدو گفت شاپور کای دیوفش سرخویش در بندگی کرده کش .فردوسی .