دیوانیلغتنامه دهخدادیوانی . [ دی ] (اِخ ) (امیر...) یکی از امرای وهسودانیان یا روادیان . رجوع به روادیان شود.
دیوانیلغتنامه دهخدادیوانی . [ دی ] (اِخ ) ابوالعباس جعفربن وجیه بن حریث . از علی بن خشرم و غیره استماع حدیث نمود. (از تاج العروس ).
دیوانیلغتنامه دهخدادیوانی . [ دی ] (اِخ ) اسماعیل . از اعیان قرن چهارم نیشابورمتوفی بسال 400 هَ . ق . رجوع به تاریخ بیهقی شود.
دیوانیلغتنامه دهخدادیوانی . [ دی ] (ص نسبی ) منسوب است به دیوان که نام کوچه ای است بمرو و عده ای بدان منسوبند. (از انساب سمعانی ).
دیوانیةلغتنامه دهخدادیوانیة. [ دی نی ْ ی َ ] (اِخ ) لواء. ایالت دیوانیه ، واقع در جنوب عراق مرکزی بر رود حله (شاخه ای از فرات ) جمعیت 12000. در سال 1271 هَ .ق . تأسیس شد. ساکنین آ
حساب دیوانیلغتنامه دهخداحساب دیوانی . [ ح ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حساب دولتی : و نسخجات محاسبات عمال و مؤدیان حساب دیوانی کل ولایات ... (تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 6).
خط دیوانیلغتنامه دهخداخط دیوانی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط شکسته پرزشت ناخوان مخصوص میرزایان دفتر ایران . (آنندراج ). خط شکسته ٔ اهل دفتر. (غیاث اللغات ) : عمرها مشق ج
علی دیوانیلغتنامه دهخداعلی دیوانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن ابی محمدبن ابی سعدبن عبداﷲ واسطی ، مشهور به دیوانی و مکنّی به ابوالحسن ، قاری و شاعر بود. در سال 663 هَ . ق . متولد شد. و بس
دیوانیةلغتنامه دهخدادیوانیة. [ دی نی ْ ی َ ] (اِخ ) لواء. ایالت دیوانیه ، واقع در جنوب عراق مرکزی بر رود حله (شاخه ای از فرات ) جمعیت 12000. در سال 1271 هَ .ق . تأسیس شد. ساکنین آ
حساب دیوانیلغتنامه دهخداحساب دیوانی . [ ح ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حساب دولتی : و نسخجات محاسبات عمال و مؤدیان حساب دیوانی کل ولایات ... (تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 6).
خط دیوانیلغتنامه دهخداخط دیوانی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط شکسته پرزشت ناخوان مخصوص میرزایان دفتر ایران . (آنندراج ). خط شکسته ٔ اهل دفتر. (غیاث اللغات ) : عمرها مشق ج
علی دیوانیلغتنامه دهخداعلی دیوانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن ابی محمدبن ابی سعدبن عبداﷲ واسطی ، مشهور به دیوانی و مکنّی به ابوالحسن ، قاری و شاعر بود. در سال 663 هَ . ق . متولد شد. و بس