دیباذرلغتنامه دهخدادیباذر. [ دَ ی ْ ذَ ] (اِ مرکب ) دی بآذر. نام روز هشتم است از هر ماه شمسی و در این روز از ماه دی که دیماه باشد فارسیان عید کنند و جشن سازند بنابر قاعده کلیه که میان ایشان معمول است . (برهان ). نام روز هشتم از ماه و سال شمسی و این روز از ماه دی را عید کنند و جشن مغان باشد و گو
دیباذرفرهنگ فارسی عمیددیبهآذر؛ نام روز هشتم از هر ماه خورشیدی که که زردشتیان در این روز جشنی برپا میکردند: ◻︎ ز دیباذرت خرمی بهره باد / همان آذرت سال و مه شهره باد (فردوسی: لغتنامه: دیباذر).
دبودارلغتنامه دهخدادبودار. [ دُ ] (اِ) ظاهراً مصحف دیودار است . صاحب برهان گوید نوعی از ابهل است و آنرا صنوبر هندی نیز گویند و افزاید که دیودار نیز بنظر آمده است . (برهان ).
دبیدارلغتنامه دهخدادبیدار. [ دَ ] (اِ) به لغت نبطی گیاهی که از هند خیزد، ساقش بقدر ذرعی و خشبی و اسافل شاخهای او خاردار و برگش بسیار سبز و ریزه و ثمرش بی گل شبیه به ثمر گیاه پنبه و در جوف او تخم او مدور و تیره رنگ و در طعم و بو با تندی اندک تلخی و اطعمه را خوش طعم میسازد. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن
دیبدارلغتنامه دهخدادیبدار. (اِ مرکب ) دیودار. درختی است که آن را شجرةاﷲ و شجرةالجن خوانند و آن صنوبرهندی است و آن را دیودار نیز گویند چه در فارسی بای ابجد و واو بهم تبدیل می یابند. (برهان ) (آنندراج ). صنوبر هندی . (ناظم الاطباء). و رجوع به دیودار شود.
دیفرهنگ فارسی عمید۱. ماه دهم از سال خورشیدی؛ ماه اول زمستان که موسم سختی سرما است.۲. [قدیمی] نام روزهای هشتم و پانزدهم و بیستوسوم هر ماه خورشیدی. Δ چون سه روز از روزهای ماه به نام دی بوده برای امتیاز آنها نام هر روز را به نام روز بعد افزوده روز هشتم را دیباذر (دیبهآذر) و روز پانزدهم را دیبهمهر و روز