26 فرهنگ

4722 مدخل


دک

dak

۱. = ⟨ دک شدن
۲. = ⟨ دک کردن
⟨ دک شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] آهسته از جایی بیرون رفتن و ناپدید شدن.
⟨ دک کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه] کسی را به بهانه‌ای از جایی راندن و بیرون کردن.

۱. دفع، طرد
۲. راس، سر
۳. بنیان، پایه، شالوده
۴. بیبرگوبار، لخت
۵. سایل، گدا
۶. تکدی، سوال، گدایی
۷. استوار، پایدار، محکم
۸. ویرانسازی
۹. هموارسازی