دهرلغتنامه دهخدادهر. [ دَه ْ ] (ع اِ) روزگار. زمان دراز. دَهر. || سال و زمان و عصر. دَهر. || همیشه . || مدت هزار سال . (ناظم الاطباء). رجوع به دهر در همه ٔ این معانی شود.
دَّهْرِفرهنگ واژگان قرآندر اصل به معناي طول مدت عالم از اول پيدايش تا آخر انقراض آن بوده ، و در آيه شريفه "هل اتي علي الانسان حين من الدهر" به همين معنا است ، ولي بعد از آن هر مدت طولا
دهرلغتنامه دهخدادهر. [ دَ ] (ع مص ) فرودآمدن مکروهی بر قوم . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دهرلغتنامه دهخدادهر. [ دَه ْ ] (ع اِ) روزگار. زمان دراز. دَهر. || سال و زمان و عصر. دَهر. || همیشه . || مدت هزار سال . (ناظم الاطباء). رجوع به دهر در همه ٔ این معانی شود.
دَّهْرِفرهنگ واژگان قرآندر اصل به معناي طول مدت عالم از اول پيدايش تا آخر انقراض آن بوده ، و در آيه شريفه "هل اتي علي الانسان حين من الدهر" به همين معنا است ، ولي بعد از آن هر مدت طولا
دهرلغتنامه دهخدادهر. [ دَ ] (ع مص ) فرودآمدن مکروهی بر قوم . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).
دهرلغتنامه دهخدادهر. [ دَ ] (ع اِ) روزگار دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). باطن روزگار که بدان ازل و ابد متحد می شوند. (از تعریفات جرجانی ). زمانی که نهایت ند