دوسالانهbiennial, biennal (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانرویدادی مانند برگزاری نمایشگاه که فاصلۀ زمانی آن هر دو سال یکبار است
گوبرلغتنامه دهخداگوبر. [ گ ُ ب ِ ] (اِخ ) بارون ناپلئون (1807 - 1833 م .). مردم دوست فرانسوی که در متز متولد شد. وی برای مؤلفانی که در تاریخ فرانسه بهترین کتاب را بنویسند دو جا
اعتدال پاییزیautumnal equinoxواژههای مصوب فرهنگستان1. یکی از دو نقطۀ تلاقی استوای آسمان با دایرهالبروج که وقتی خورشید در مسیر ظاهری سالانهاش به آن میرسد، آغاز پاییز نیمکرۀ شمالی زمین است 2. زمانی که خورشید به
غسانیانلغتنامه دهخداغسانیان . [ غ َس ْ سا ] (اِخ ) ملوک غسان . دولت غسانی در شمال غربی عربستان ، در ناحیه ای به نام حوران و بلقاء در مجاورت مستملکات دولت روم قرار داشت . و با آن دو
راه آهنلغتنامه دهخداراه آهن . [ هَِ هََ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دو خط آهن متوازی که بر آن قطار ماشین حرکت میکند. (فرهنگ نظام ). دو خط آهنی که از جایی بجایی کشیده شود و قطار آهن