دولکلغتنامه دهخدادولک .[ دُ ل َ ] (اِ) چوب خرد از دو چوب که دربازی الک دولک بکار رود. مقلا. پل . قلی . چوب کوتاه در بازی الک دولک که آن را با الک زنند و به هر جا خواهند پرتاپ کن
دولک کردواژهنامه آزاددُلُکْ کِرْدَ:(dolok kerda) در گویش گنابادی یعنی بریدن ، برش دادن ، قیچی کردن ، دو تکه کردن ، نصفه کردن