دوقلوییtwinningواژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی] تشکیل یک بلور دوقلو از راه رشد یا تبدیل یا لغزش [فیزیک] رشد متقابل دو یا چند بلور براساس قانون دوقلویی
دوقلویی الکتریکیelectric twinningواژههای مصوب فرهنگستاننقصی در بلورها که در آن دو ناحیۀ همسایه گشتاورهای الکتریکی پادموازی دارند
دوقلویی دگرشکلیdeformation twinningواژههای مصوب فرهنگستاندوقلویی یک بلور که در نتیجۀ لغزش به وجود آمده است
دوقلویی مکررpolysynthetic twinningواژههای مصوب فرهنگستانتکرار سه یا چند بلور منفرد براساس یک قانون دوقلویی بر روی صفحات ترکیبی موازی
جابهجایی دوقلوییtwinning displacementواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی ناشی از لغزش دوقلویی در یک بلور
صفحۀ دوقلوییtwin plane, twinning planeواژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی] صفحۀ مشترکی که در امتداد آن بلورهای منفرد در یک بلور دوقلو آرایش متقارن دارند [فیزیک] صفحۀ تقارن مشترک بین دو جزء بلور دوقلو
دوقلوی پاروجهtwinning by merohedry, merohedral twinningواژههای مصوب فرهنگستاندوقلویی که یک یا چند عنصر تقارن دارد
دوقلویی دگرشکلیdeformation twinningواژههای مصوب فرهنگستاندوقلویی یک بلور که در نتیجۀ لغزش به وجود آمده است
دوقلویی مکررpolysynthetic twinningواژههای مصوب فرهنگستانتکرار سه یا چند بلور منفرد براساس یک قانون دوقلویی بر روی صفحات ترکیبی موازی
جابهجایی دوقلوییtwinning displacementواژههای مصوب فرهنگستانجابهجایی ناشی از لغزش دوقلویی در یک بلور
دوقلوی درهمخلیدهinterpenetration twin, penetration twinواژههای مصوب فرهنگستانبلور دوقلویی که بلورهای منفرد آن ظاهراً داخل یکدیگر رشد کردهاند