26 فرهنگ

425 مدخل


دودل

dodel

کسی که برای شروع کردن کاری در فکر و اندیشه باشد و نتواند زود تصمیم بگیرد؛ مردد؛ متردد.

سرگشته، متردد، مذبذب، مردد، وسواس، وسواسی ≠ مصمم

hesitant, infirm, oscillator, scrupulous, shaky, undecided, vacillating, weak-minded