دواسرلغتنامه دهخدادواسر. [ دُ وا س ِ ] (ع ص ، اِ) شتر بزرگ هیکل توانای قوی جثه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
عمارلغتنامه دهخداعمار.[ ] (اِخ ) نام بطنی است از دَواسِر که آن یکی از قبایل بادیه ٔ نجد باشد. (از معجم قبائل العرب عمر رضا کحالة ج 2 ص 821 از تاریخ نجد تألیف الوسی ص 89).
ربیعةلغتنامه دهخداربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) تیره ای ازبنی خضیر که در دیگر سرزمنیهای نجد از وادی دواسر بسوی کوه شهر پراکنده اند. (از معجم قبایل العرب ج 3).