دروازهفرهنگ انتشارات معین(دَ زِ) (اِمر.) 1 - در بزرگ ، درب . 2 - جایی در دو سوی میدان فوتبال و برخی بازی های دیگر که بازیکنان می کوشند توپ را در آن وارد کنند.
دوازدهگویش اصفهانی تکیه ای: devâzze طاری: devâze طامه ای: dovâzze طرقی: dövâze کشه ای: devâzeh نطنزی: davâze
گوسالۀ شیرپروردveal 1, vealer, veal calfواژههای مصوب فرهنگستانگوسالهای که منحصراً با شیر و مواد مشابه آن تغذیه و معمولاً در دوازه هفتگی به بازار عرضه میشود
تپه باشی پورناکلغتنامه دهخداتپه باشی پورناک . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چای باسار است که در بخش پلدشت شهرستان ماکو و دوازه هزارگزی جنوب باختری پلدشت و پنج هزارگزی جنوب شوسه ٔ پلد
دوللغتنامه دهخدادول . (اِ) برج دلو. (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). درزبان کلدانی برج دلو را گویند. (یادداشت مؤلف ). برج یازدهم از دوازه برج فلکی . (ناظم الاطب