دهن گیرهلغتنامه دهخدادهن گیره . [ دَ هََ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) خوردنی قلیل . چیزی که خورند. صبحانه . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لهنه . زیرقلیانی . نهاری . ناشتایی . (یادداشت مؤلف ).
دهان گیرهلغتنامه دهخدادهان گیره . [ دَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) لقمه یا لقمه های مختصری که صبح یا عصر یا بین این دو خورند و آن غیراز غذاهای عادی هر روزه باشد. لهنه . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. دهن گیره . زیرقلیانی . (یادداشت مؤلف ).
دهن بینیلغتنامه دهخدادهن بینی . [ دَ هَم ْ ] (حامص مرکب ) صفت و چگونگی دهن بین . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دهن بین شود.