دحمانلغتنامه دهخدادحمان . [ دُ ](اِخ ) عبدالرحمن بن عمرو ملقب به دحمان الاشقر از موالی لیث بن عبدمناة دانای به خنیاگری و از ظرفاء مغنیان مشهور عهد مهدی و هادی خلفاء عباسی است و د
درماندهگویش اصفهانی تکیه ای: darmunda طاری: darmunda طامه ای: darmunde طرقی: dermanda کشه ای: dermandi نطنزی: darmunda
نصرلغتنامه دهخدانصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن دُهمان ، از معمرین عهد جاهلیت و از رؤسای بنی غطفان است و به روایت ابن الجوزی 190 سال زیسته است و در عرب اعجوبه ای چون او نیامده . رجوع
وائلةلغتنامه دهخداوائلة. [ ءِ ل َ ] (اِخ ) ابن دهمان بن نصربن مطویة از طایفه ٔ هوازن است . (تاج العروس ).
عمیرلغتنامه دهخداعمیر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن عامربن دهمان بن حارث بن غنم بن مالک بن کنانه . وی پدر مادر عایشه زوجه ٔپیامبر (ص ) بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 424).
عثمانلغتنامه دهخداعثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن ابی العاص بن بشربن عبد دهمان از ثقیف صحابی و از مردم طائف بود در وفد ثقیف اسلام آورد. رسول (ص ) او را عمل طائف داد. عبد عمر بدان سمت