دهلقةلغتنامه دهخدادهلقة. [ دَ ل َ ق َ ] (ع مص ) گرفتن جلد ستور و ستردن موی آن تا صاف و راست گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). و رجوع به دهقلة شود.
دهلقةلغتنامه دهخدادهلقة. [ دَ ل َ ق َ ] (ع مص ) گرفتن جلد ستور و ستردن موی آن تا صاف و راست گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). و رجوع به دهقلة شود.
دهقلةلغتنامه دهخدادهقلة. [ دَ ق َ ل َ ] (ع مص ) گرفتن پوست دابه تا برابر و درست گردد و ستردن موی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به دهلقه شود.